وقتی سرمایه گذاران نو یک شرکت پیشرو را نابود کردند
به گزارش پیامک خنده، سه شرکت نامدار یعنی شرکت های کامت، کامپک و بوردرز سرنوشت غم انگیزی داشتند، اولی به خاطر غفلت از ورود رقبای جدی و بین المللی، دومی به خاطر رشد خیلی سریع خود و سومی به واسطه اشتباهات پی درپی رهبرانش دچار سقوط و ناکامی شدند و اگرچه در سال های نخست فعالیتشان توانسته بودند به سرعت توسعه یابند و قله های موفقیت را یکی بعد از دیگری طی نمایند، به خاطر اشتباهاتشان دچار شکست و نابودی شدند و امروزه غیر از نامی از آن ها چیزی باقی نمانده است. در ادامه به داستان شرکت آرس دیجیتا اشاره خواهد شد که به خاطر بزرگ تر شدن خود به سرمایه گذارانی اجازه عرض اندام و نقش آفرینی داد که پایان موجب نابودی شرکت بعد از مدت کوتاهی شدند.
به گزارش دنیای اقتصاد، شرکت آرس دیجیتا (ArsDigita) یک شرکت توسعه وب در آمریکا بود که در سال 1993 به وسیله فردی به نام فیلیپ گرینسپان تاسیس شد. از همان آغاز معلوم بود که این شرکت صرفا یک استارت آپ حوزه IT که به وسیله چند جوان مسلط به برنامه نویسی تاسیس شده باشد نیست چراکه در این شرکت گروهی از نخبگانی دورهم جمع شده بودند که شناخت بسیار خوبی از فرصت ها و پتانسیل های بازار نرم افزار و شبکه پیدانموده بودند و به همین علت هم بود که شرکت آرس دیجیتا توانست خیلی زودتر از بازیگران مطرح و مشهوری همانند ای بی ام، مایکروسافت و اوراکل وارد عرصه هایی گردد که جهش های پی درپی این شرکت را رقم زدند و توجه بسیاری از شرکت ها در آمریکا را به آرس دیجیتا جلب نمایند.
شرکت آرس دیجیتا در ابتدای فعالیتش جعبه ابزار های منبع باز پیشرفته ای به نام سیستم جامع آرس دیجیتا یا ACS فراوری می کرد که در بازار تقریبا بی رقیب بود و به همین علت هم مشتریان پر و پا قرص و مشهوری همانند HP، AOL، Levi Strause، اوراکل و زیمنس برای استفاده از این محصول آرس دیجیتا صف کشیدند و کار شرکت به سرعت رونق گرفت. درنتیجه، تا ماه مارس سال 2000، شرکت آرس دیجیتا رشد خوبی کرد و تعداد کارکنانش به 80 نفر و عایدی سالانه اش هم به بیش از 20 میلیون دلار افزایش یافت.
با بزرگ تر شدن آرس دیجیتا و افزوده شدن به تعداد مشتریانش، احتیاج به افزایش سرمایه و توسعه کسب و کار شرکت بیش ازپیش احساس می شد تا به وسیله افزایش سرمایه امکان خدمات رسانی به مشتریان رو به افزایش شرکت به واسطه وقوع انقلاب دات کام و انفجار اینترنت فراهم گردد و این چنین بود که آرس دیجیتا به سراغ سرمایه گذاران جسور برای تزریق سرمایه نو به شرکت رفت و این اولین و آخرین اشتباه بنیان گذار و مدیرعامل آرس دیجیتا یعنی فیلیپ گرینسپان بود چراکه از همان زمان به بعد مسائل و گرفتاری های شرکت آغاز شد.
بلافاصله بعد از اعلام درخواست افزایش سرمایه از طرف آرس دیجیتا انبوهی از سرمایه گذاران و شرکت های سرمایه گذاری جسورانه برای مشارکت در این افزایش سرمایه صف کشیدند که از بین آن ها دو شرکت جنرال آتلانتیک و گری لاک توانستند در رقابت پیروز شوند و با تزریق 35 میلیون دلار به آرس دیجیتا بیش از 30 درصد سهام شرکت و دو کرسی از هفت کرسی هیات مدیره این شرکت را در اختیار بگیرند. آن ها خیلی زود آغاز به دخالت در امور مدیریتی و سیاستگذاری های شرکت کردند و، چون درزمینه آی تی و حوزه تخصصی فعالیت شرکت دانش کافی نداشتند همه چیز را به هم ریختند و پس از مدتی هم فیلیپ گرینسپان را مجبور به کناره گیری از مدیرعاملی کردند و فرد موردنظر خودشان را به مدیرعاملی آرس دیجیتا گماشتند و در سال 2000 هم با کناره گیری دو نفر از اعضای هیات مدیره شرکت، دو نفر دیگر که رابطه نزدیکی با سرمایه گذاران داشتند وارد هیات مدیره آرس دیجیتا شدند و به این ترتیب این شرکت پیشرو و در حال رشد را به سراشیبی سقوط نزدیک تر کردند به طوری که مشتریان پرتعداد آرس دیجیتا یکی پس از دیگری و به خاطر نارضایتی از خدمات شرکت از ادامه ارتباطشان با شرکت خودداری کردند.
در پی نارضایتی مشتریان و به هم ریختگی درونی شرکت، تعداد قابل توجهی از کارکنان نخبه و مهندسان ارزشمند آرس دیجیتا نیز آنجا را ترک کردند و به ناگهان شرکت از نیروی انسانی کارآمدی که عامل اصلی جهش ها و پیشرفت های شرکت آرس دیجیتا به حساب می آمدند خالی شد و همین خروج بزرگ باعث شد تا شرکت راستا سقوط و نابودی را سریع تر طی کند تا اینکه در سال 2002 چراغ شرکت آرس دیجیتا در حالی که هنوز به ده سالگی نرسیده بود برای همواره خاموش گردد و سرنوشتی غم انگیز برای استارت آپی رقم بخورد که در ابتدا و به همت گروه زبده ای از مهندسان و متخصصان کار بلد توانسته بود خیلی سریع پله های ترقی را طی کند تنها به خاطر ورود سرمایه گذاران بی دانش و زیاده خواه دچار سستی و خاتمه سقوط گردد و به آنجا که باید می رسید نرسد.
درسی که می توان و باید ازآنچه بر سر آرس دیجیتا آمد آموخت این است که شرکت های پیشرو و سرزنده ای که در ابتدا به وسیله تیمی از افراد بادانش و کار بلد کارشان را آغاز می نمایند و به واسطه چابکی و شناخت خوبی که از پتانسیل های بازار و فرصت های نهفته در آینده صنعت و بخشی که در آن فعالیت می نمایند، دارند می توانند مراحل رشد و پیشرفت را به سرعت طی نمایند هم باید در برابر وسوسه افزایش سریع و کورکورانه سرمایه به وسیله جذب سرمایه گذاران مقاومت نمایند و هم در پی افزایش سرمایه از درون باشند و این همان کاری بود که ماندگاران دنیای فناوری مانند فیس بوک و اپل و گوگل انجام داده اند و از افتادن به دامان سرمایه گذاران زیاده خواه و بی دانش که فقط باهدف کسب سود و چند برابر کردن سرمایه خود اقدام به سرمایه گذاری در شرکت های پیشرو و در حال رشد می نمایند، خودداری نموده اند. به عبارت بهتر، تمام کسانی که قصد ورود به دنیای پرتکاپوی کسب و کار و راه اندازی استارت آپ ها را دارند باید علاوه بر داشتن ایده های خلاقانه برای طراحی و فراوری محصولات و خدمات نوآورانه و بهره بردن از فرصت ها و پتانسیل های موجود به طور خاص برای مراحل بعدی کار و توسعه فعالیت های خود نیز برنامه مشخصی داشته باشند تا در آینده مجبور نشوند شرکتی را که با تمام وجود بزرگ نموده اند به خاطر افزایش سرمایه به دست سرمایه دارانی بسپارند که در اغلب موارد به جز کسب سود به هر قیمت ممکن به چیز دیگری نمی اندیشند.
منبع: فرارو